سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چشم ، نشستنگاه را چون رشته سر بند است چون خواب در چشم آید بند بسته بگشاید . [ و این از استعاره‏هاى شگفت است . گویى نشستنگاه را به آوند و چشم را به سر بند همانند فرموده و چون سربند بگشاید آنچه در آوند است برون آید ، و این سخن در گفته مشهورتر و ظاهرتر از سخنان پیامبر ( ص ) است و گروهى آن را از امیر مؤمنان علیه السّلام دانسته‏اند و از جمله گفته مبرد است در کتاب مقتضب در باب لفظ به حروف و ما در کتاب خود که مجازات آثار نبوى نام دارد از این استعاره سخن گفته‏ایم . ] [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 87 تیر 4 , ساعت 8:23 صبح

خاله جان می گفت :«ببین برق داره مرتب و در زمان مشخص میره.فکر کردی اگه خودت یا بچه هات یا شوهرت توی آسانسور باشین و برق بره،اون تو تا دو ساعت می خواین چی کار کنین؟»
برق ار چشمهایم پرید.چطور به فکر خودم نرسید؟ اگه بچه هایم داخل آسانسور گیر بیفتند!!! وای !!! سکته کردنشان حتمی است.
به آقای شوهر گفتم .ایشون هم پیشنهاد دادند که خانم تو برو اون تو . منم برق را قطع می کنم . ببین چه اتفاقی می افته...
راستش منم ترسیدم...اگه رفتم و اون هم یادش بره وصلش کنه چی؟
راستش نمی خوام به این آسونی از شر من خلاص بشه...مگه خلم؟
ایشون بره امنیت بیشتری داره . دیگه مطمئنم بلده بیاد بیرون...مگه نه؟؟؟



لیست کل یادداشت های این وبلاگ